Ephraim kishon
سفرهای خارجی به این جهت موجب خوشحالی شهروندان میگردد،
زیرا که آنها همواره به او لذت بیوصف بازگشت به وطن را بشارت میدهند. این توافقِ باشکوه فقط یک عیب دارد، و آن این است که انسان نه به تنهائی بلکه همراه با یک چمدان
سفر میکند، چمدانی که مرکز تمرکز پیگیری جنونآمیز تمام کارکنان شرکتهای هواپیمائی
فرودگاههای بینالمللی واقع میگردد.
نه، نترسید، در اینجا از رژیم غذائی و کالریها صحبت به میان
نخواهد آمد. صحبت از چمدان است، دقیقتر: صحبت از عادت تأسفانگیز شرکتهای هوائی
بینالمللیست، از جریمه شدن مسافرانی که چمدانهایشان بیشتر از بیست کیلو وزن دارد.
پس حقوق بشر کجا مانده است؟ یک سرنشین فربه با یک وزن بدن مثلاً صد و پانزده کیلوئی
و یک چمدان رخصت یافته بیست کیلوئی بدون هیچ گونه ممانعتی با مجموع وزن صد و سی و
پنج کیلو از منطقه کنترل میگذرد _ اما برعکس، مرد کوچکی با وزن بدن هفتاد کیلوئی
خود که با افزوده شدن یک چمدان بیست و پنج کیلوئی به آن مجموعاً یک وزن مسخره نود و
پنج کیلوئی را تشکیل میدهد فوراً جریمه میشود. تجربه به من میگوید چمدانهائی که
در سفر همراه برداشته میشوند همیشه سنگینتر از بیست کیلوست. شاید که در هنگام ترک
کشور این طور نباشد _ اما هنگام بازگشت به وطن مطمئناً چنین است. صرفنظر از بارانی
تازهای که به وطن بازگشته با بی اعتنایی بر روی دستش حمل میکند، با یک اطوی الکتریکی
در یکی از جیبهای پالتو و یک ترانزیستور ژاپنی در آن جیب دگر.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر