بیاموز کسانی را که شباهتی با تو ندارند، کسانی را که با
فرهنگ تو و با تاریخ تو بیگانهاند دوست بداری. آنها آیینه دیگری از خود تو میباشند.
تو بدون آنها دارای عکس ناکاملی از خوشبختی هستی و حقیقتاً با خود به صلح و صفا نرسیدهای.
***
از مشاجره و نزاعی که قلب را تیره میسازد بپرهیز. کار آنها
مهیا ساختن زمین برای رنج و انزواست.
***
در درونت طلب خوشبخت بودن را بدون توجه به تمام سدها و درنگهایت
ترویج ده. از مناقشه با خود مضایقه نکن. اگر خواهان خوشبختی هستیْ باید مهار کردن هیجانات
و تمایلات فکریات را بیاموزی.
***
اگر از زندگی خرسند باشیْ زندگانی نیز تو را پذیرا خواهد
گشت.
***
بخشیدن و پذیرفتن از قلب سرچشمه میگیرد و داوطلبانه هم به
قلب بازمیگردد. محل خرسندی آنجائیست که تو میباشی. کسی خوشبختی را هرگز خارج از
خود به دست نیاورده است. فقط یک محل وجود دارد که همزمان سرچشمه سلامتی، فراوانی و شگفتیست،
و این محل در درون توست.
***
اگر خواهان خوشبختی هستی، باید خود را از تمام تکبرها و نامهربانیها
رها سازی. عقب ننشین، بلکه با دستانی گشوده به استقبال دیگران بشتاب.
***
تقسیم کردن یعنی افزایش دادن شانس خوشبختی.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر