اضافه وزن به طور غریبی مستقل از ژاپن یا وسائل الکتریکی
به وجود میآید. حتی اگر آدم در خارجه چیزی هم نخریده باشد باز چمدانش چند کیلوئی بیشتر
از قبل از سفر وزن دارد. کارشناسان اظهار میدارند که وزن ویژۀ محصولات ساخت وطن در
غربت تغییر میابند. دیگران بمب اتم را مسئول آن میدانند. در هر صورت _ مسافر هواپیمائی
که به خاطر اضافه وزن پریشان است، همیشه برای این که بتواند از تهدید به پرداخت جریمه
بگریزد با مشکل روبروست. هر بار سعی میکند از میان بانوان کنار باجه روانه کردن بار
و مسافر مهربانترینشان را کشف کند، یکی را که از چشمش کمی نور خفیف انسانیت به او
بتاباند _ و در صدایش هم در واقع همدردیِ صادقانهای در نوسان باشد.
"براتون متأسفم آقای محترم _ شما پنج کیلو و پانصد گرم
اضافه وزن دارید. لطفاً در دومین باجه سمت چپ پول را واریز کنید."
واژهها قادر به بیان نفرتی که آدم در چنین مواقعی احساس
میکند نیستند. اصلاً این فرد چه خیال کرده؟ فقط چون روی بلیط چاپ شده است بردن ساکدستی
بیش از بیست کیلو ممنوع است؟ خوب به زن دیگران طمع کردن هم ممنوع است و کسی به آن اهمیت
نمیدهد. عاقبت این کارها به کجا خواهد کشید؟
عاقبت ماجرا به مدیر مسئول شرکت هواپیمائی کشیده میشود،
یک مأمور با ادب و اصلاح کرده که به شکایت منصفانهات مؤدبانه گوش میسپارد، تو را
شخصاً دوباره به سمت باجه هدایت میکند و پس از گفتگوی کوتاهی با مأمور بیرحم ترخیص
به تو توصیه میکند که برای پنج کیلو و پانصد گرم اضافه وزن در دومین باجه سمت چپ پول
را پرداخت کنی.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر