در پختگی انسان جوان‌تر می‌شود.(71)

ندائی از ماوراء میثاق‏‌ها.(4)
با اولین نگاه می‌‏شد چنین فرض کرد که این‏ می‌‏تواند تقریباً تمام جواب‏‌های ممکن سؤال مرد جوان باشد. اما به زودی، به محض جستجو کردن جواب‏‌های دیگر درمیابم که نه تنها چهار یا هشت، بلکه صد و هزار جواب وجود دارند. و اما، می‌‏توان قسم یاد کرد که برای این نامه و نویسنده آن در حقیقت فقط و فقط یک جواب، فقط و فقط یک در به سوی آزادی و تنها یک راه برای نجات از جهنمِ نیازش وجود دارد.
برای یافتن این جواب منحصر به فردْ نه سالخوردگی به من کمک می‏‌کند و نه خِرد. سؤال نامه من را به کلی در گوشه‏‌ای تاریک قرار داده بود، زیرا آن خردهائی که من در اختیار دارم، و همچنین آن خردهائی که کشیش‏‌های پیرتر و باتجربه‏‌تر در اختیار دارند، برای کتاب‏‌ها و موعظه‏‌ها، برای سخنرانی‏‌ها و مقاله‏‌ها البته بسیار عالی و قابل استفاده است، اما نه برای این مورد خاص و واقعی، نه برای این ناخوشِ صادقی که در حقیقت ارزش سالخوردگی و خِرد را خیلی بیش از حد ارج می‏‌نهد، و نه برای کسی که این سؤال برایش کاملاً جدی‌ست و واژه‏‌های ساده‌‏اش تمام اسلحه‏‌ها، نیرنگ‌ها و فن‏‌ها را از دستم خارج ساخته‌‏اند:
"من به شما اعتماد دارم."
حالا چگونه باید به چنین سؤال کودکانه و جدی این نامه پاسخ داده شود؟
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر