Oskar Maria Graf
با وجود موضعگیریهای ضد فاشیستی، کتابهای گراف در سال 1933 از طرف نازیها در لیست کتابهای مناسب
قرار داده شد. هنگامیکه نویسنده در تبعیدگاه از این خبر مطلع میگردد، در نامهای
سرگشاده مینویسد: "نمایندگان این رژیم بربر ناسیونال سوسیالیسم ... به خود جرأت
دادهاند که مرا یکی از <فرهنگیان> خود ادعا کنند و در لیست به اصطلاح سفید خود
که در نزد وجدان جهانی فقط یک لیست سیاه است بنشانند. من مستحق این رسوائی نیستم."
(۱)
مسیرهای زندگیِ انسان عجیب و غریباند. هوا در زمستان سرد
و در تابستان سوزان است، زمان میگریزد و پیری و ناگواری پیش از آن که آدم بتواند
درست و حسابی به اطراف نگاه کند در استخوانها چمباته میزنند. و عاقبت _ وقتی آدم
به این فکر میکند که زندگی چه بوده است؟
مصیبت، مصیبت، مصیبت!
پیشآمد همه چیز _ و هیچ چیز میباشد.
پیش از دو ماه و نیم قبل هنوز هم _ لعنت به این روزهای
سرد و بارانی تنفرانگیز پائیزی! _ آدام هویگِل آزرده , خشمگین از میان خیابان تیره یورتمه میرفت،
یک بار دیگر نامه اداره کار را که به او دستور داده شده بود خود را به کارخانه خاکبرداری
بعنوان خاکبردار معرفی کند با دقت میخواند، بعد نامه را در جیب خود به تعدادی که
خوانده بود مچاله میکند و لاقید داخل میخانۀ هنرمندان بیکار "در نزد رُزای
وحشی" میگردد.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر