در باره سالخوردگی.(4)
ما سالخوردگان هم مانند بسیاری دیگر از انسانها از امیال،
رویاها، آزها و علاقهها مورد تعقیب قرار گرفتهایم، و سالها و دههها به زندگی ما
هجوم آوردهاند، بیصبرانه، کنجکاو، پُر توقع و از موفقیتها یا ناامید گشتنها شدیداً
به هیجان آمدهایم _ و امروز، با احتیاط کتاب مصور زندگی خودمان را ورق میزنیم، و
از خوبی و زیبائیِ توانِ گریختن از آن تعقیب و شتاب و رسیدن به حیات متقکرانه متحیر میگردیم.
اینجا، در این باغِ سالخوردگان، بعضی از گلها میرویند
که ما در گذشته به ندرت در اندیشه مراقبت کردن از آنها بودیم. اینجا گل صبر میروید،
یک گیاه ارزنده، ما متینتر و بخشندهتر میگردیم، و هرچه میل ما به دستاندازی و عملکردن
کمتر میگردد، به همان اندازه نیز استعداد تماشا کردن و گوش سپردن به زندگی طبیعت و
زندگی همنوع در ما قویتر میگردد، و ما میتوانیم بدون عیبجوئی و با شگفتیهای تازه
در باره سالخوردگی و گوناگونی آن اجازه دهیم که از کنارمان عبور کند، گاهی با مشارکت
و اظهار تأسف در سکوت، گاهی با خنده، با شادی، با شوخی.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر