"از آبخوردن
هم راحتتره!"
برایش از آبخوردن هم راحتتر بود، کافی بود به سمت راست
این موش سحرآمیز تقهای میزد.
"و بعد بلافاصله صفحهای برات بازمیشه و میتونی
بیوگرافی افراد را از سیر تا پیاز جلوی چشمات ببینی!"
جوان از جایش بلند میشود، شلوارش را که نزدیک است از
پایش بیفتد بالا میکشد، به گوشه اطاق جائیکه هنوز چند شیشه آبجو کنار شیشههای خالی
قرار دارند رفته، آبجوئی برمیدارد، درش را با دندان باز میکند، جلوی مونیتور کامپیوترش
مینشیند و قطره خون کنار لبش را که بوسیله تشتک کمی بریده شده با پشت دست پاک میکند
و جرعهای آبجو مینوشد.
پس از سه روز تحقیق نام پنجاه نفر سرمایهدار که برنامه
اقتصادی کشورش بر اساس رأی آنها اجرا میگردد را پیدا کرده و در لیست قرار میدهد.
بعد از یک ماه تقریباً دیگر کشوری نمانده بود که تعدادی
از شهروندانش با او در این پروژه سهیم نباشند. هر روز بر تعداد افراد در لیست افزوده
میگشت.
افراد تیم مصمم بودند بعد از تکمیل لیست برای تک تک افراد
در این لیست نامه نوشته و از آنها بخواهند انسانیت را فراموش نکرده و برای اجرا گشتن
عدالت اقتصادی بر جهان دست از زیادهخواهی بکشند، که این کار هم به نفع آنها است و هم
به سود مردم کشورهایشان.
لیست در حال تکمیل شدن بود که تیمی از کشور همسایه خبر
داد لیست آنها کامل گشته، ولی چون اعضای تیمشان متفقالقولند که نه تنها صاحبان سرمایههای
بزرگ بلکه باید تمام صاحبان سرمایه از راکفلر گرفته تا دستفروشِ هندیِ کنار خیابان را
در این لیست گنجاند، پس به این علت فرستادن لیست آنها کمی بیشتر طول میکشد.
جوان شلوارش را که نزدیک بود از پایش بیفتد درمیآورد
و پیژامه راهراهی که شبیه به پیژامۀ زندانیان است میپوشد و از گوشه اطاق آخرین
شیشه آبجو را برمیدارد، با دندان درش را باز میکند و روبروی مونیتور کامپیوترش میشیند.
با چند بار تقه زدن به گوشه راستِ موشِ سحرآمیز تعداد ساکنین زمین را به دست میآورد
و تعداد افراد در لیست را از کل جمعیت جهان کم میکند. آنچه باقی میماند باعث تعجب
جوان میگردد. چند جرعه پشت سر هم از آبجو مینوشد و با چشمانی گشاد شده بار دیگر عمل
تفریق را انجام میدهد و میخواهد با دهانی باز به رقم باقیمانده خیره شود و کمی در
این باره تفکر کند که برق خانه به علت نپرداختن پول ماهانه قطع میگردد!
وقتی خیال مجانی پرواز میکنه و برق میره، انگار یقهتو
گرفتن و کشون کشون از در هواپیمای در حال پرواز انداختنات یهو بیرون.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر