یک انسان ابله.(5)


در پایان چنین به نظر می‌‏آمد که انگار تمام مردم در آن پائین خود را بر روی هم پرتاب کرده‏‌اند و فریادهای ناخوانا و مستانه‏‌شان عاقبت خود را با موزیک مخلوط و به یک کورال قوی توسعه داده و تمام فضای سالن را به لرزیدن وادار ساخته است، از تمام گلوها با فریاد آوازی رو به بالا می‏‌رفت: "اووو بهههشت! قماررخانهههه بهههشت!"، تا این‏که آدام فویگِل دقیقاً مانند آدم نیمه مُرده‏‌ای در میان بازوان همرزمش خم می‏‌شود و به هیجان آمده از خوشبختی‏ عمیقی فریاد می‏‌کشد: "بهههشت!"
چند روز بعد او توانست نام خود را با حروفی در قطعات نیم‏‌متری که زیرش نوشته شده بود: "بزرگ‌ترین آرتیست" بر تمام ستون‏‌های نصبِ آگهی بخواند. و هر شب به همان ترتیب مورد تشویق مردم قرار می‏‌گرفت. در اواسط ماه دوم بر روی تمام آگهی‏‌های دیواری زیر نام او نوشته شده بود: "برای سومین بار تمدید گشت!"
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر