در پختگی انسان جوانتر می شود.(58)


آخرین سفر از این‏ نوع.(۴)
در سال گذشته چندین ضرر و ضربه به او اصابت کرد، و در حین تحمل این رنج‏‌ها حس می‏‌کرد که آنها تا ریشه نیروی حیاتش او را زخمی ساخته‌‏اند. اما از پی این سالِ نامرغوب و زشت سال دوستانه و خوبی می‏‌آید، نشانه‌‏هایی از عشق و وفاداریِ دوستان قدیم به او می‏‌رسند، و کم کم دوباره اعتماد به دست آورده و عادت می‏‌کند که بدون مقاومت یا طعنه سالروز جشن‏ تولد شصت سالگی‏ خود را که در پیش بود تحمل کند، آری به این خاطر در سکوت خوشحال گردد. او همچنین در این حالت ملایم و شادابِ روانی شروع به بازی و کرشمه با این فکر می‌کند که شاید بد نباشد یک بار دیگر به ایتالیا سفر کند، شاید بد نباشد که یک بار دیگر پس از بیست سال هیجان و ماجراهای کوچک زندگی در سفر را با مسافرتی به سمت توسکانا یا اومبریا، با پیاده‏‌روی در میان شهرهای زیبا و ناآشنا و مناظر طبیعی دوباره امتحان کند. اگرچه سالیانی می‏‌گذشت که او از مسافرت، و مطلقاً از سفر فقط به خاطر تفریح کردن دست‏ شسته بود و اغلب به اندازه کافی نارضایتی خود را با این‏گونه از سفرها که در این بین مُد شده‏‌اند ابراز می‏‌کرد، سفرهائی‏ که انسان‌ها از آن در حقیقت کمتر از قدیم لذت نمی‏‌برند، اما در چشم او آنها انسان‏‌هائی متفاوت و ناشایست به نظر می‏‌آمدند.
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر