نقاشی کردن فوقالعاده است. قبلاً فکر میکردم که چشم دارم و قدمزنی هوشیار
بر روی کره زمین هستم. اما حالا این تازه دارد با نقاشی کردن شروع میشود ... نقاشی
کردن آدم را از میل لعنتی خواست جهان رها میسازد.
(از نامهای به والتر شِدِلین در تاریخ ۱۹۱۷)
***
اینکه دیگر نمیتوانم نقاش شَوَم را خوب میدانم، اما فراموش کردنِ عمیقِ خویش
در از خود گذشتگی برای این جهان خارقالعاده یک تجربه گرانبهاست. اینکه من توانستم
روزهای متمادی خود و جهان و جنگ و همه چیز را تماماً فراموش کنم، برای اولین بار بعد
از سال ۱۹۱۴ برایم اتفاق افتاد.
(از نامهای به آلفرد اشلِنکر در تاریخ ۱۹۱۷)
***
من هم سالیانیست به نقاشی کردن مشغولم، که راه گریزیست برای تحمل کردن تلخترین
زمانهای زندگی و برای فاصله گرفتن از ادبیات.
(از نامهای به رولف شوت در تاریخ ۱۹۲۴)
***
شما خواهید دید که بین نقاشیها و شعرهایم هیچ اختلافی وجود ندارد، که من در
نقاشی هم نه ناتورالیستی، بلکه حقیقتهای شاعرانه را دنبال میکنم.
(از نامهای به <ناسیونال تسایتونگ>، به مناسبت نمایشگاهی از نقاشی
آبرنگ در بازل در تاریخ ۱۹۲۰)
***
برای من تولید کردن با قلم و قلممو شرابیست که مستیاش به آن اندازه
زندگی را گرم و زیبا میسازد که بتوان آن را تحمل کرد.
(از نامهای به فرانس مارل گینسکی در تاریخ ۱۹۲۰)
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر