سعادت.(1)

شادی‏‌های کوچک (1)
من برای رفع این نارضایتی‏‌ها کمتر از دیگران یک نسخه جهانی می‏‌شناسم. من فقط مایلم یک راه حل خصوصی کهنه و متأسفانه کاملاً غیر مدرن را به یاد آورم: لذت معتدل دو برابر لذت‏بخش ا‏ست. و : شادی‏‌های کوچک را نادیده نانگارید!
بنابراین: اعتدال. در برخی از محافل عدم حضور در اولین اجرای برنامه‌‏ای جسارت می‏‌خواهد. در محافل دیگر نشناختن تازه‏‌های آثار ادبی چند هفته بعد از انتشارشان جسارت می‏‌خواهد. در محافل وسیع‌‏تری به علت نخواندن روزنامۀ روز شرمسار می‌‏گردند. اما من تعدای را می‏‌شناسم که برای داشتن چنین جسارتی پیشمان نیستند.
کسی که صندلی‏‌ای در تاتر آبونه شده باشد، تصور نکنم چیزی از دست بدهد اگر که فقط هر دو هفته یک بار از آبونه خود استفاده کند. من به او تضمین می‏‌دهم: او برنده خواهد گشت.
کسی که عادت به دیدن تصاویر زیادی دارد، او می‌‏تواند یک بار امتحان کند، البته اگر هنوز قادر به این کار باشد، یک ساعت یا بیشتر تنها بر روی یک شاهکار درنگ نموده و خود را با آن برای این روز راضی سازد. او با انجام این کار برنده خواهد گشت.
همچنین فرد زیادخوان هم این را امتحان کند. او به این خاطر که نمی‏‌تواند در باره چیز تازه‌‏ای صحبت کند چند بار عصبانی خواهد گشت. او چند بار به تبسم کردن تحریک خواهد شد. اما به زودی او خود لبخند بر لب خواهد نشاند و بهتر خواهد دانست. و کسی که مایل به قبول هیچ مانعی نیست، آن را با <عادت> امتحان کند، حداقل یک بار در هفته رأس ساعت ده به رختخواب برود. او تعجب خواهد کرد که چه عالی این از دست دادن کمی از زمان و لذت بردن برای خود جانشین می‏‌سازد. توانائی لذت بردن برای «شادی‏‌های کوچک» و عادت به نگاه داشتن حد با هم پیوندی باطنی دارند. چون این توانائی در اصل با هر انسانی زاده می‏‌شود، بنابراین شرایطی می‌‏طلبد که مکرراً در زندگی مدرن روزانه از رشد افتاده و گم شده‏‌اند، یعنی درجه‌‏ای از آرامش، از عشق و از شعر. این شادی‏‌های کوچک که بخصوص به فقرا بخشیده شده است چنان نامرئی‏‌اند و چنان متعدد در زندگی روزانه پراکنده‏ می‌‏باشند که حس تیره بی‌‏شماری از انسان‏‌های مشغول کار به زحمت از آنها متأثر می‏‌گردد. آنها جلب نظر نمی‌‏کنند، آنها مورد ستایش قرار نمی‌‏گیرند، آنها مجانی‏‌اند! (این عجیب است که حتی فقیران هم نمی‏‌دانند که زیباترین شادی‌‏ها همیشه بی‏‌هزینه‌‏اند).
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر