تبسم.


Mykolas Sluckis
در فروشگاه ازدحام حکمفرماست. صدای پیر و جوان، مردان و زنان، دهقانان کلخوزها و شهرنشین‌ها قاطی هم شده و بی‌نظم وزوز می‌کنند. همه چیز مورد احتیاج است _ مردم برمی‌دارند، لمس می‌کنند و می‌خرند. فروشندگان فرصت نمی‌کنند توضیحی در باره اجناس بدهند، یا آنها را نشان داده و بسته‌بندی کنند.
من اینجا در فروشگاه، با اینکه چیزی لازم ندارم ول می‌گردم. من از بازارها، از مغازه ها و از تجمع مردم دور یک اتوموبیل مدل جدید خوشم می‌آید.
زیباست آنجائیکه همه چیز غلغل می‌کند و می‌جوشد، جائیکه همه چیز در شتاب است و به سختی کسی به این فکر می‌افتد که صورت خسته‌اش چگونه در آینه دیده می‌شود. از این گذشته، وقتی هیچ چیزی علاقه را به خود جلب نکند، آدم می‌تواند با خیال راحت به خود علاقه‌مند گردد. اینجا در فروشگاه نه تنها یک آینه در دسترس است، بلکه آینه‌های زیادی وجود دارند، در هر گوشه ...
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر