
چند لحظه پیش با پیامک قشنگاش سطلی پر از رنگهای شبتاب به شبام افشاند:
تشویقِ امروزت جانی تازه در روحم دمید. به این خاطر شعر "گفتگو با ماه"
را برای تو میسرایم، باشد که شبات با آن روشن گردد و ستارهها بتوانند تو را راحت
نظاره کنند.
گفتگو با ماه.
ای عشق،
مدتهاست که ترکم کردی،
سایهات اما هنوز پیش من است.
برایش نوشتم: زیبائی شعرت واقعاً شگفتزدهام کرد، و تو مرا با آن ثروتمندتر
ساختی. همیشه شاعر باشی.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر