
هنوز آفتاب غروب
نکرده بود که برام نوشت:
پرسیده بودی آیا
امروز دوست داشتنمو به کسی نشون دادم. این سؤالات تشویقم کرد برای نشون دادن علاقهام
به دختر همسایۀ روبروئی برای اولین بار از تو بالکن با دست بوسهای براش بفرستم.
نیم ساعت پیش خبر
رسید که دختر همسایه روبروئی دختر نیست، بلکه زنیست ازدواج کرده و شوهرش هم آنطور
که همسایهها میگویند پلیس بد اخلاقیست.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر