روشنگری چیست؟(2)

اما حالا از همه جوانب میشنوم که می‌گویند: اعتراض نکنید! نظامی میگوید: اعتراض نکنید، بلکه تمرین کنید! اداره دارائی میگوید: اعتراض نکنید، بلکه بپردازید! کشیش میگوید: اعتراض نکنید، بلکه باور کنید! (فقط یک حاکم در جهان میگوید: اعتراض کنید، هر اندازه و در باره هرچه میخواهید اعتراض کنید؛ اما اطاعت کنید!) در اینجا آزادی محدود میگردد. اما کدام محدودیت مانع روشنگری است؟ و کدامیک نیست، بلکه برعکس بانی تسریع آن میگردد؟ ــ من جواب میدهم: استفاده عمومی از عقل باید همواره آزاد باشد، و تنها این روش است که میتواند روشنگری را در بین مردم برقرار سازد؛ آزادی استفاده خصوصی از عقل اما اجازه دارد اغلب خیلی زیاد محدود گردد، اما بدون آنکه سد خارقالعادهای در برابر پیشرفت روشنگری ایجاد کند. من اما استفاده عمومی از عقل خویش را مخصوص افرادی میدانم که بعنوان یک دانشمند استفاده از آن را در مقابل تمام مردم اهل مطالعه انجام میدهند. اجازه استفاده خصوصی از خرد خویش را برای کسی میدانم که پست اجتماعی خاصی به او سپرده گشته یا کسانی که دارای مقام دولتیاند. حالا در بعضی از مشاغلی که مصلحت جامعه را تعقیب میکنند مکانیزم خاصی ضروریست، از آنجائیکه برخی از اعضای جامعه باید صرفاً اعتراض نکنند تا بتوانند توسط یک همآوازی مصنوعی از طرف دولت برای اهداف عمومی برگزیده شوند یا لااقل از نابودی این اهداف جلوگیری کنند. در اینجا قطعاً اعتراض مجاز نیست، بلکه آدم باید اطاعت کند. اما به محض اینکه این بخش از دستگاه خود را همزمان بعنوان عضو کاملی از جامعه، آری حتی جامعه مدنی جهانی ببیند، در نتیجه او هم میتواند در نقش یک دانشمند که خود را با خردی واقعی توسط نوشتههایش به مردم عرضه میکند بی گمان به کسانی که به او بعضاً بعنوان عضو غیر فعال مسؤلیت دادهاند اعتراض کند، بدون آنکه بدین وسیله صدمهای به کار بخورد. به این ترتیب خیلی ویرانگر خواهد گشت وقتی یک نظامی از مافوق خود دستوری دریافت کند و در حین خدمت به بحث در باره صلاح یا سودمندی این دستور بپردازد؛ او باید اطاعت کند.
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر