عاشقانه‏های یک دیوانه.


خوب می‏‌دونستم که از قسم خوردن نه تنها خوشش نمیاد بلکه این کار رو حتی دلیلی بر دروغگوئی به حساب میاره.
اما این اطمینان رو هم داشتم که می‌دونه چشماشو خیلی دوست دارم، و می‌دونه که چشماش تنها آینه زیبا و واقعی زندگیِ منه. بنابراین دل به دریا زده و می‌‏گم: به چشمای زیبا و پاکت قسم از لحظه‌‏ای که پیدات کردم تا همین لحظه که برابرمی هرگز نخواستم کلمه‏‌ای که باعث رنجیدن خاطرت بشه بگم.
بعد فکر می‏‌کنم این دیوونه که می‌دونه من خیلی دوسش دارم، پس چرا می‌ذاره قسم بخورم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر