سرفه در کنسرت.


Heirich Böll
پسر خاله‌ام برترام به آن گروه از بیمارانِ عصبی تعلق دارد که در کنسرت‌ها بدون کوچک‌ترین سرماخوردگی ناگهان شروع به سرفه کردن می‌کنند. ابتدا با صاف کردن ملایم و تقریباً دوستانۀ سینه آغاز می‌شود که بی‌شباهت به کوک کردن یک آلت موسیقی نیست و بعد آهسته و آرام تقویت گشته و با استدلالی جانفرسا مانند انفجارِ پارس سگ می‌گردد، طوریکه موی بانوی نشسته در ردیفِ جلو مانند بادبانِ سبکی به تکان می‌افتد.
برترام بر طبق حساسیت‌اش وقتی موزیک آهسته نواخته می‌شود بلند سرفه می‌کند و وقتیکه موزیک بلند نواخته می‌شود سرفه‌هایش آهسته‌تر می‌گردد. در واقع او با وسیله‌ای ناخوشایند یک کنترپوانِ ناموزون می‌سازد. و چون دارای حافظه‌ای عالی‌ست و بر پارتیتورها تسلط دقیقی دارد، برای منِ بیسواد تقریباً مانند رهبری آهنگدار به کار می آید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر