مدیر مدرسه محل را به سرعت ترک
کرد. بجز او همه موفق شدند از روبرو شدن با ما جلوگیری کنند؛ فقط یک زن مو طلائی
رنگپریده و چاق که کنار یک پادگان عشق قبل از شادیهای شبانگاهی برای هواخوری
اجباری ایستاده بود، تند و تیز بوسهای با کفِ دست بسویم فرستاد و من سپاسگزارانه
لبخندی زدم، در این بین مرد پلیس عصبانی شده سعی میکرد طوری رفتار کند که انگار
متوجه چیزی نشده است. به آنها گفته شده بود که برای این زنها آزادیهائی قائل
شوند، آزادیهائی که برای دیگر همرزمان قطعاً مجازاتهائی به همراه میداشت؛ اما از
آنجا که این زنها در به جنبش انداختن شادی معمولی کارگران تشریک مساعی داشته و نقش
اساسی بازی میکردند، بنابراین آنها اجازه داشتند خارج از قوانین به حساب آیند، یک
اعطاء آزادی، آزادیای که فیلسوف دولتی دکتر. دکتر. دکتر بلایگویت را تحت تأثیر قرار داده و در مجله دولتی فلسفه
آن را بعنوان نشانه آغاز لیبرالیزه کردن تفسیر کرده بود. من آن را روز قبل از آمدن
به پایتخت هنگامیکه در توالت یک خانه روستائی چند ورقی از مجله را پیدا کردم که
دانشجوئی احتمالاً پسر دهقان _ تفسیر خوشمزهای کنارش نوشته بود خواندم.
خوشبختانه موقعی به پاسگاه رسیدم که آژیرها به صدا آمده بودند، و این بدان معنیست که خیابانها لبریز از هزاران آدمی خواهد شد که یک شادی ملایم بر صورتهایشان نشسته است (زیرا دستور داده شده بود در پایان ساعت کار شادی بزرگی نشان داده نشود، چون دلیلی خواهد شد بر اثبات اینکه کار یک تکلیف و فشار بار است؛ اما برعکس باید شادمانی در شروع کار حاکم باشد، فریاد شادی و سرود)، تک تک این هزاران نفر میبایستی به رویم تف پرتاب میکردند. البته، آژیر ده دقیقه قبل از پایان کار به صدا میآمد، زیرا همه مجبور بودند ده دقیقه تن به یک غسل اساسی بدهند، بر طبق شعار رئیس دولت فعلی: سعادت و صابون.
خوشبختانه موقعی به پاسگاه رسیدم که آژیرها به صدا آمده بودند، و این بدان معنیست که خیابانها لبریز از هزاران آدمی خواهد شد که یک شادی ملایم بر صورتهایشان نشسته است (زیرا دستور داده شده بود در پایان ساعت کار شادی بزرگی نشان داده نشود، چون دلیلی خواهد شد بر اثبات اینکه کار یک تکلیف و فشار بار است؛ اما برعکس باید شادمانی در شروع کار حاکم باشد، فریاد شادی و سرود)، تک تک این هزاران نفر میبایستی به رویم تف پرتاب میکردند. البته، آژیر ده دقیقه قبل از پایان کار به صدا میآمد، زیرا همه مجبور بودند ده دقیقه تن به یک غسل اساسی بدهند، بر طبق شعار رئیس دولت فعلی: سعادت و صابون.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر