صورت غمناک من.(6)


دروازه حوزه این محله یکسره از بتون بود و توسط دو نگهبان محافظت می‌شد، نگهبانانی که به من هنگام عبور بصورت مرسوم "راهکرد جسمانی" اعطاء کردند: آنها با اسلحه کمری خود محکم به شقیقه و با لوله تفنگ‌شان به استخوان شانه‌ام کوبیدند، به موجب مقدمه قانون دولتی شماره یک: پلیس موظف است در برابر هر خطاکاری (منظورشان هر دستگیر شده‌ای است) در حقیقت آن را بعنوان یک خشونت حقیقی به حساب آورده و پرونده تشکیل دهد، به استثناء فردی که خطاکار را دستگیر می‌کند، زیرا به این فرد این سعادت نصیب خواهد شد که هنگام بازجوئی راهکرد جسمانی ضروری را عهده‌دار گردد."
اصل قانون دولتی شماره یک دارای مفاد زیر است: پلبس می‌تواند هر کس را مجازات کند، او باید فرد خطاکار و مجرم را مجازات کند. برای هیچیک از همرزمان معافیت کیفری وجود ندارد، بلکه تنها امکان معافیت کیفری."
ما حالا از میان راهروی خالی و درازی با تعداد زیادی پنجره‌های بزرگ عبور می‌کنیم، بعد دری اتوماتیک باز می‌شود، زیرا در این میان نگهبانان ورود ما را خبر داده بودند، و در آن روزها چون همه چیز خوشبخت، مطیع و منظم بود و همه کوشش می‌کردند طبق دستور روزانه نیم کبلو صابون مصرف کنند، در آن روزها ورود یک خاطی (دستگیر شده) حادثه مهمی به شمار می‌آمد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر