عبور از امواج.

عبور از امواج نگاهیست خلاصه به فیلم غذا، نیایش و عشق.
خانم جولیا رابرتز توانست با بازیگری خوب خود در این فیلم به موضوعی قدیمی و هزاران ساله تازگی بخشد.
موضوع اصلی فیلم <سفر> است، و این سفر مانند بسیاری از سفرها در فیلمهائی مشابه «غذا، نیایش و عشق» ابتدا از بیرون آغاز میگردد و در انتها به سفری از درون میانجامد.
اما برای من جالبتر از بقیه وقایع فیلمْ نوع مراقبهای بود که خانم جولیا به پیشنهاد آموزگار روحانیِ اهل بالی باید شبها انجام میداد (من انجام این نوع از مراقبه را برای اول صبح هم خالی از ضرر میدانم). خانم جولیا باید هنگام انجام این مراقبه آرام مینشست و اجازه میداد که اعضای چهرهاش لبخند بزنند، همزمان اما باید روحش هم میخندید، خندهای که از جگر برمیخاست.
من با آن آموزگار پیر و شوخ اهل بالی در اینکه انجام این نوع از مراقبه کمی سخت است همعقیدهام، و این را نیز خوب میدانم که این نوع از مراقبه بَری شیرین دارد، آنقدر شیرین که عسل در نزدش قند است.
واژه ایتالیائی آتراوِرسیامو عبور از امواج هم میتواند معنا دهد که خانم جولیا در پایان فیلم پس از گفتن آن به معشوق با او برای عبور از دریا سوار بر قایق میگردد، و من آن را تیتر اولین نوشتهام از این دست کردم.
پ.ن: دیدن این فیلم را مدیون پیشنهاد دوستی هنرمند هستم که هر روز با بودنش خستگیناپذیری را استادانه نشانم میدهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر