عاشق گشتن سعادت است.(4)

مزاح، واسط میان آرمان و واقعیت است.
(از "سفر نورنبرگ" 1925)
***
برای اینکه به اشتباه مرتکب جدی گرفتن این زندگی مضحک نشویم باید از صرفه‌جوئی در مصرف جادو پرهیز کنیم.
(از کارت پستالی به ویلهلم هکر در پایان سال 1920)
***
برای کسی که در برابر حماقت دارای یک درجه عقل بیشتر است اسلحه دیگری بجز مزاح برایش باقی نمیماند.
(از نامهای به هانس هسه در ژوئیه سال 1950)
***
وقتی آدم با مردم دیوانه سر و کار داد بهترین کار وانمود کردن به عاقل بودن است.
("کفتکو با پدر" از برونو هسه  در تاریخ 23.01.1961)
***
سخن پُر شور چیز زیبائیست و برازنده انسانهای جوان. برای مردم پیر اما مزاح، لبخند، جدی نگرفتن، تبدیل جهان به یک عکس و مشاهد همه چیز طوری که انگار بازی ابرهای فرار شبانهاند مناسبتر است.
(از "ابرهای شبانه" 1926)
***
در جهان زندگی کردن، طوری که انگار جهانی وجود ندارد، از قانون حمایت کردن، طوری که انگار بالای قانون ایستادهای، مالک گشتن، طوری که انگار مالک هیچ چیز نیستی، گذشت کردن، طوری که انگار گذشتی در کار نیست _ تمام این درخواستهای فرموله گشته و اغلب دوستداشتنی و حکمت سطح بالای یک زندگی تنها با مزاح قادر به تحققاند.
(از "گرگ بیابان" سالهای 1925-1927)
***
هرچه دلقک بزرگتر باشد، هرچه ناگوارتر و درماندهتر حماقت ما را به فرم مضحکی نشان دهد، آدم بیشتر باید بخندد! اما چه زیاد همه میل به خندیدن دارند! مسافت طولانیای را در سرما تا خارج از شهر میروند، پول میپردازند، مدت طولانیای انتظار میکشند، در نیمه شب به خانه بازمیگردند، فقط به این خاطر که بتوانند چند لحظه بخندند.
(از "سفر نورنبرگ" 1925)
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر