نامه گربه‌ای از جهان مردگان.

من غمگین میشوم وقتی تو بخاطر به دست آوردن چهل/پنجاه سنتِ بیشتر سلامتی هموطن خود را به تخمات هم حساب نمیکنی و گوشت فاسد به مشتری میاندازی، و عصبانی میشوم وقتی تو خود را مبارز، با فرهنگ، انقلابی و مخالف حکومتهای جابر جهان هم به حساب میآوری، و تعجب میکنم که چرا وقتی کسی در ازاء گرفتن خانه و ماشین و شغلی نان و آبدار سر آدم را میبُرد تو دلخور میشوی!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر