مدرسه جدید فلسفه.(5)


خلبانانیکه شهرها را کاملاً با خاک یکسان کرده و به آتش کشانده‌اند، خود را در مقایسه با بقیه سربازان به دلیل ظرافت و دلاوری ممتازتر به حساب می‌آوردند. بنابراین ماجرا تا اندازه‌ای مربوط به مسافت فاصله میان جلاد و قربانی می‌باشد. فقط باید بخاطر زیبائی شناسی و قبل از هر چیز بهداشتْ مواظب بود که خون دست‌هایمان را آلوده نسازد و پاهایمان در دل و رودۀ قربانی گره نخورد. البته هرکسی قادر نیست با سرنیزه بجنگد یا کس دیگری را شکنجه کند. اما هر مرد عادی‎‌ای قادر است از یک فاصله مشخص آدم بکشد. کودکی را از فاصله چند صد متری با گلوله کشتن مسلماً راحت‌تر از دریدن او با دست است. بعلاوه حتی در زمان‌هائی که صلح کامل نیز حکمفرماست، زن‌ها شوهران‌شان را چهار قسمت می‌کنند و بدن قطعه قطعه گشته را در چمدان همراه خود در ایستگاه‌های راه‌آهن، در سالن‌های انتظار، در سینماها به این سو و آن سو حمل می‌کنند. بنابراین شاید نباید در باره جنگ هم مبالغه کرد. ممکن است در تمام این کارها آنچه اهمیت دارد کمیت باشد و نه کیفیت.
حالا می‌توانم کمی از خودم بگویم. من با لباس روی تخت دراز کشیده بودم و فکر می‌کردم. من به این فکر می‌کردم که اینجا مبل‌ها و کتاب‌ها قرار دارند، عکس‌ها بر دیوارها آویزانند، و به اینکه همه اینها عبث‌اند. همچنین من هم اینجا بی‌ثمر دراز کشیده‌ام و بی‌معنی‌ام. به محض اینکه از غذا خوردن، خود را شستن، خوابیدن، خود را با گفتگو سرگرم ساختن و خرید رفتن دست بکشم، دیگر چه می‌ماند که انجام دهم؟ افسوس که قادر نیستم منظورم را روشن‌تر فرمولبندی کنم. شاید در ادامه منظورم خود بخود ظاهر گردد.
حالا روی تخت دراز کشیده‌ام. اما چگونه دراز کشیده‌ام؟ من بقدری عمیق دراز کشیده‌ام و چنان شدید این دراز کشیدن را در خود احساس می‌کنم که با تخت یکی می‌شوم. من خوشحالم و از این دراز کشیدن لذت می‌برم. من کلید را در جاکلیدی چرخاندم، لامپ را که کلاهی ساخته شده از کاغذ روزنامه آنرا محافظت می‌کند روشن کردم. هیچکس پیش من نمی‌آید، هیچکس مرا از روی تخت به زیر نمی‌اندازد، هیچکس مرا در باران و در تاریکی بیرون نمی‌کند. هیچکس به من لگد نمی‌پراند، به صورتم سیلی نمی‌زند. من می‌توانم اینجا یکساعت دراز بکشم، دو ساعت، پنج ساعت. بعد بلند می‌شوم و غذا می‌خورم. سوسیس گرم و آبدار. همین حالا هم سوسیس‌ها در روغن داغ مشغول گرم شدن هستند. هیچکس سوسیس‌ها، نان و چای‌ام را از من نخواهد ربود.
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر