قدیمی و تازه.

در جهان هم چیزهای قدیمی وجود دارد و هم چیزهای تازه و جوان. و اغلبْ چیزهای قدیمی مطبوعتر از چیزهای تازه می‌باشند.
برای مثالْ مردمِ بسیاری پائیز را به بهار ترجیح میدهند؛ زیرا پائیز قدیمی و محتاط و نقرهای مو است، بهار اما نوجوانِ بازیگوشی‌ست که فقط کارهای احمقانه انجام میدهد.
و تمام جهان با این نظر که پنیرِ هلندیِ قدیمی بهتر از پنیرِ تازه میباشدْ توافق دارد.
پادشاه آلفونسو از کاستیل همیشه میگفت: چهار چیزِ در جهان خوب است: چوب قدیمی برای آتش افروختن، شراب قدیمی برای نوشیدن در کنار آتش، کتب قدیمی برای خواندن، و دوستان قدیمی برای اعتماد کردن.
بنابراینْ انسان وسائل بسیاری اختراع کرد تا چیزهای تازه را مصنوعاً قدیمی سازد. آدم با شلیک گلوله به یک کمد آن را مصنوعاً قدیمی میسازد؛ آدم با قرار دادن پنیرِ تازۀ هلندی در ادرارْ آن را مصنوعاً قدیمی میسازد؛ و غیره.
و حالا یک پرفسورِ فرانسوی برای تهیۀ مصنوعی شرابِ قدیمی وسیلهای اختراع کرده است. شرابِ تازه را در جریان برق 100000 ولتی قرار میدهند و این شراب فوری عالیترین عطرِ شراب قدیمی را به خود میگیرد.
مشتری فریاد میزند: "گارسون! شما برایم شراب تازۀ بدی آوردهاید، من اما شراب سال 1911 سفارش دادم."
گارسون در حالیکه بطری را با خود میبَرد پاسخ میدهد: "یک لحظه صبر کنید، ما یک باتری اینجا داریم. شراب‎تان در دو دقیقه بیست سال قدیمیتر خواهد گشت."
اما هنوز وسیلهای برای تبدیلِ دوستانِ تازه به قدیمی وجود ندارد. آدم میتواند هرچه بخواهد به یک دوستِ تازه گلوله شلیک کند، یا میتواند او را در ادرار قرار دهد، اما او توسط این کارهاْ قدیمی و قابل اعتمادتر نخواهد گشت. دوستان قدیمی را نمیشود مصنوعاً تولید کرد.
بدین سببْ دوستان قدیمی کم وجود دارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر