صبحانه.(7)


طبق نظریه‌‏ای قدیمی آبِ بعضی از چیزها با آبِ بعضی چیزهای دیگر در یک جوی نمی‌‏روند، مانند آب بعضی رشته‌‏های هنری از قبیل شاعری، نویسندگی و نقاشی و ... که با آب مادیات هرگز راضی به عبور از یک جوی نیستند!
دیشب مدام دو جوی آب به موازات و در کنار هم در برابر چشمانم ظاهر می‏‌گشت. آب جاریِ این دو جوی با عصبانیت به هم نگاه می‏‌کردند، و من باید حدس می‌‏زدم کدام جوی آبش متعلق به مادیات و کدامیک آبی هنری در خود جاری دارد!
نمی‏‌دانم چرا و به چه نحو همیشه در چنین مواقعی پس از لحظه کوتاهی ناگهان این ضرب‏‌المثل "گربه دستش به گوشت نمی‌‏رسید می‏‌گفت پیف پیف چه بوی بدی می‌‏ده" خودش را با زور درون ذهنم جا می‏‌دهد!
اس ام اس امروزش با جمله "می‏‌تونی خوابم رو تعبیر کنی؟" به پایان رسید!
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر