قصّه و شعر
قصّه و شعر گاهی شوخیست، گاهی هم بافندهای بازیگوش در خیالم که راست و دروغ را به هم میبافد
صبحانه.(23)
این هم از کلمات قصار امروز رفیق کمخواب من:
شاعری میخواست از صلح بگوید، فریاد میکشید "مرگ بر جنگطلب" و وقتی از عشق حرف میزد چهره از خشم مسخ شدهاش مشت او را باز میساخت.
ــ ناتمام ــ
http://www.youtube.com/watch_popup?v=5ixiMcEPN_U
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر