استقبال. (12)

هوایِ امروز دلپذیره و الههُ عشق مشغولِ زمزمهُ کلماتِ جادوئی تو گوش پیر و جوونه.
الههُ عشق امسال به خواهش ولنتاین به کمک اومده تا مردمی رو که نرمیِ قلبشون در اثر مشکلاتِ شخصی و عمومی سخت شدهْ سر شوق بیاره تا بتونن لااقل امروز کمی به قلب‎شون برای نرم شدن فرصت بدن.
من از افرادی که میگن مگه آدم میتونه تو این زمونهُ درب و داغون با دیدنِ این همه فجایع به ولنتاین فکر کُنه و الکی خوش باشه میپرسم پس چطوره که تو همین زمونهُ درب و داغون میشه جفتگیری کرد؟ کاری که مستلزمِ صادقانه و طبیعیترین نوِعِ عشقه؟!
شاید یکی از دلایلِ درب و داغون بودنِ زمونه همین تولیدِ مثل کردنِ بی عشق یا با عشقِ غیرصادقانه باشه.
برای من تصورش خیلی سخته که چطور تو یک منطقهُ درگیرِ جنگ که حتی حیووناش به محض پیدا کردن اولین فرصتِ مناسب فلنگو میبندن و در حال فرار به پشت سرشون هم نگاه نمیکننْ زن و مردی بتونن با وجود اون سر و صدایِ مهیبِ انفجارْ با عشقِ واقعی جفتگیری و تولید مِثل کنن.
کاش میتونستم بدونم معنی عشق پیشِ تک تکِ مردم جهان چیه.

من همونطور که نمیتونم خیلی از چیزائی رو که تو این دنیا اتفاق میفته درک کنمْ بعضی از کارای خودم هم برام غیر قابلِ درک کردنه. مثلاً نمیدونم چرا همیشه برای اینکه نشون بدم خیلی وطنپرستم میگم: "کشور من! ملت من!" و کسی هم بهم نمیگه آخه دیوونه مگه کشور و ملت گِردوست که خریده باشی و ادعا میکنی مال توست؟!
یا مثلاً نمیفهمم که چرا بخاطر درآمدِ کم و قادر نبودن به گذرونِ مناسبِ زندگیْ بجای اینکه خودمو یک فردِ معترض به بیعدالتی در تقسیمِ ثروت به حساب بیارمْ ادعا میکنم که رهبرِ مخالفینِ مردمِ مملکتم! و چرا بعضی وقتا از ضمیرِ شخصی استفادهُ صحیح نمیکنم و بجای گفتن <من> از <ما> سود می‎برم!؟ بگذریم از اینکه برای پیدا کردن جوابِ این سؤال گاهی این فکر از ذهنم میگذره که شاید بخاطر پَر وزن بودنم احساس ضعف میکنم و با گفتن <ما> بجای <من> احساس میکنم که به وزنم اضافه میشه! اما اینکه پس چرا افرادِ سنگین وزن هم که در واقع به اضافه وزن اصلاً نیازی ندارن این کار رو انجام میدن هنوز هم برام غیر قابلِ هضمه.

من از صبح زود بیصبرانه انتظارِ اومدنِ الههُ عشقو میکشم. خیلی باهاش کار دارم. میخوام به بهانهُ گرفتنِ آدرسِ ولنتاین شمارهُ تلفن و آدرس خودشو هم یک جورائی ازش بگیرم و بپرسم چه روزائی سرش خلوتتره و میشه بهش زنگ زد. مطمئنم که الههُ عشق خیلی بیشتر از روانکاوم میتونه بهم کمک کنه.
باقیش تا بعد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر