اگه نون نداری کاف بده.


"شیشه پنجره را باران شست" و من بدون تشکر کردن از او شیشه پنجره همسایه را نشانش دادم.
***
"اگر داری تو عقل و دانش و هوش" بخر پنبه بکن تو سوراخ گوش.
***
"گفتم رخ تو بهار خندان من است" پشت به من کرد و با غمزه خواند: گل پشت و رو ندارد.
***
"گر می نخوری طعنه مزن مستانرا" سیر به پیاز هرگز نگوید زرشک.
***
"مائیم و می و مطرب و این کنج خراب" می تمام گشت، مطرب برفت، علی بماند و حوضش.
***
"امروز ترا دسترس فردا نیست" فردا بیا، شاید بشود کاریش کرد.
***
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم" نانی نسیه بخریم و با چای خوریم.
***
"یکی درد و یکی درمان پسندد" یکی رمال، یکی فروید پرست است.
***
"ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست" دست راست، بعد مستقیم، یکی مونده به گور آخر.
***
"خدایا داد از این دل داد از این دل
نگشتم یک زمان من شاد از این دل
چو فردا داد خواهان داد خواهند
بر آرم من دو صد فریاد از این دل"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر