آفرین گفتن به خود.

هنگام انتخاب عنوان این نوشتۀ کوتاه برای لحظه‌ای این فکر از ذهنم عبور کرد که شاید این تیتر خواننده را به اشتباه اندازد و بپندارد که من یک نارسیست تمام عیار شده‌ام.
معمولاً نویسندگان و مترجمین زمانی مورد تحسین واقع می‌گردند که آثارشان فروش خوبی کرده باشد. اما چون ترجمه‌های من نه تنها فروخته نمی‌شوند، بلکه اگر هم فروخته می‌گشتند هرگز به گردِ پایِ سوددهی هم نمی‌رسیدند، ــ درست مانند جریان فروش نفت که امروزه استخراج و فروششان شاید حتی باعث ضرر هم گردد ــ بنابراین به این نتیجه رسیدم که آفرین گفتن به خود نه تنها بد نیست بلکه بعضی از اوقات خیلی هم مفید است.
من این عنوان را در واقع بیشتر بخاطر ضمیر آگاه و ناخودآگاهم انتخاب کردم. تقصیر این دو ضمیر بیگناهم چیست که ترجمه‌هایم به فروش نمی‌رسند و از من تجلیل به عمل آورده نمی‌شود تا که روحم شاد گردد؟ از این رو من برای پُر کردن انبار این دو ضمیر از تمایلات و آرزوهای نیک و خوش و برای اینکه روحم از من شاکی نشود این تیتر را انتخاب کردم.
من برای غلط‌گیریِ دو نمایشنامۀ جالبِ <بازگشت دُن خوان از جنگ> و <دهکدهِ بدون مرد> از اودون فون هورواتس که هر دو در قسمت بایگانی ژوئن سال 2018 درج شده‌اند باید دو روز کار می‌کردم، زیرا به دلیلی که برایم روشن نیست بسیاری از جملات جابجا شده بودند و من برای یافتن کلمات و جملات جابجا گشته مجبور بودم نمایشنامه‌ها را دوباره به زبان آلمانی بخوانم و خط به خط با ترجمه مقایسه کنم.
البته ناگفته نماند که ترجمۀ این دو نمایشنامه بد نشده‌اند، و مطمئنم که بعد از ویرایشِ نهائی بسیار عالی‌تر خواهند گشت. این دو روز کار مستمر به من این جسارت را داد تا بخاطر پایداری‌ام و همچنین برای شاداب ماندنِ امید در قلبم از خود تشویق به عمل آورم.
امیدوارم خواندن این دو نمایشنامه برای شما هم وقت خوشی به بار آورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر