
بعضی از آدمها میتوانند گاهی چنان به تعجب
وادارت سازند که تو مجبوری ناخواسته سمت شمال و جنوب را با شرق و غرب قاطی کنی.
مخصوصاً آن دسته از آدمها که مدام دیگران را با درفش سوراخ سوراخ میکنند و وقتی کسی
به آنها آزاری میرساند میگویند: "اول به خودت یک سوزن بزن بعد به دیگران
جوالدوز!"
***
مانند شکارچیِ خسته و گرسنهای در پی زمان
میدویدم و فریاد میزدم: "بگیریدش، بگیریدش."
زمان اما سریعتر میدوید، نه نگاهی به پشت سرش
میانداخت و نه از سرعتش میکاهید، میدوید و فریاد میزد: "آی دزد، آی دزد."
***
چند ساعتی میشود که چشمانت بستهاند.
دست و پایت مرتب تکان میخورند.
از این پهلو خود را به آن پهلو میغلتانی.
دستی را زیر تن و آن دیگری را لای پاهایت
میگذاری.
سرت را میچرخانی و از این گوش به آن گوش روی
بالش مینهی.
کاش در خوابت بودم و میدیدم چه میبینی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر