نقل قول و ضرب‌المثل‌هائی از اریش فروم.


کارهای اجباری میتوانند انسانها را به همان میزان دیوانه کنند که بطالت مطلق دیوانه میسازد. فقط ترکیب این دو جزء میتواند زندگی را قابل تحمل سازد.
***
نکته اساسی در این است که آیا آدم اقتدار دارد یا فرد مقتدریست.
***
اقتدار منطقی تکامل انسانی را که به آن اعتماد و شایستگیاش را احساس کند ترویج میدهد. اقتدار غیر منطقی اما بر اساس استفاده از قدرت و در خدمت بهرهبرداری مقهورین خویش است.
***
در هستیای که در رابطه با جهان بر پایه <داشتن> بنا گشته است با اشغال و مالک شدن همراه است، رابطهای که من در آن میخواهم دیگران و همه چیز را، از جمله خودم را به مالکیت خویش درآورم.
***
دو نفره میثاقی بر علیه جهان میبندند و بعد این خودخواهی دو نفره را به اشتباه عشق و صمیمیت میانگارند.
***
انسان بدون ایمان عقیم، ناامید و تا عمق درونش بزدل میگردد.
***
نوع مصرف ما و اقتصاد بازار از این ایده حرکت میکنند که آدم همانگونه که میتواند همه چیز را بخرد قادر به خریدن سعادت هم میباشد. و وقتی آدم برای چیزی مجبور به پرداختن پول نباشد بنابراین آن چیز هم نمیتواند باعث خشنودی گردد. اینکه اما خشنودی چیزی کاملاً متفاوتی است که تنها با تلاشهای شخصی از درون میآید و ابداً لازم نیست بابت آن پولی داد، و اینکه خوشبختی ارزانترین چیز موجود در جهان میباشد، هنوز برای انسانها حل نشده است.
***
برای کسانیکه فکر میکنند <داشتن> طبیعیترین مقوله هستی بشریست، احتمالاً باعث شگفتی خواهد گشت اگر بشنوند که در بسیاری از زبانها واژه <داشتن> اصلاً وجود ندارد.
***
حرص و صلح با هم ناسازگارند.
***
تقریباً تمام استدلالها این را نشان میدهند که ما همچنان در حال سقوط در سراشیبی فاجعهایم. من اما همچنان میگویم، تا زمانیکه هنوز در پرسشهای زندگی یک شانس کوچک وجود دارد ــ یک یا دو در صد ــ تا آن لحظه نباید تسلیم گردیم.
***
مصرف کننده یک نوزاد شیرخوار ابدیست که برای شیشه شیر فریاد میکشد.
***
ملالت از وحشتناکترین تهدیدات عصر ما است.
***
اکثر مردم مشکل عشق را، بجای آنکه دوست بدارند و بتواند عاشق شوند، در وحله اول در مشکل دوست داشته شدن خویش میبینند.
***
در عشق یک پارادوکس وجود دارد، و آن این است که دو موجود یکی میشوند و با این وجود دو موجود باقی میمانند.
***
عشق یعنی که ما خود را کاملاً بدون هیچ ضمانتی به دیگری تسلیم سازیم.
***
عشق نگرانی و فعالیتی است که برای زندگی و تکامل آنکه دوستش میداریم انجام میدهیم.
***
عشق نیروئیست که عشق تولید میکند.
***
بخصوص باید شکل جوامعی که در برابر عشق ایستادهاند با آن شکلهائی که عشق را ترویج میدهند تعویض گردد.
***
اگر خواهان فراگیری عاشق گشتن هستیم، باید درست همانطور عمل کنیم که وقتی یک هنر دیگر را، برای مثال موسیقی، نجاری، هنر پزشکی یا تکنیک را یاد میگیریم.
***
آدم آنچه را بخاطرش تلاش میکند دوست دارد، و آدم برای آنچه دوست دارد تلاش میکند.
***
آدم نمیتواند در برابر صحبت پوچ عکسالعمل مناسبی انجام دهد و بهتر آن است که به آن سخن گوش ندهد، بلکه خود را به افکارش متمرکز سازد.
***
آنکس که خیلی دارد ثروتمند نیست، بلکه کسی که زیاد میبخشد.
***
برای در نظر گرفتن مشکلات، شکستها و غمهای زندگی بعنوان چالشی که غلبه بر آنها نیرومندمان میسازد، و نه اینکه مجازاتی ناعادلانهاند که سزاوارشان نیستیم، نیاز به ایمان و شجاعت دارد.
***
بچهها در مدرسه میآموزند که صداقت، پاکی و کوشش برای رفاه معنوی راهنمای اصول زندگی باید باشند، در حالی که <زندگی> میآموزد که تبعیت از این اصول ما را در حالت خوشبینانهاش به رویابافان از جهان بی خبر مبدل میسازد.
***
شعور یعنی توانائی عینی فکر کردن.
***
حتی نیروی حیاتی نیز نتیجه یک رؤیا است. نیروی حیاتی وقتی دیگر رویائی از چیزی بزرگ، زیبا و مهم وجود نداشته باشد کم و انسان ضعیفتر میگردد.
***
هدف نهائی در کیفیت <بودن> دانش عمیقتر و در کیفیت <داشتن> دانش بیشتر است.
***
دانش یعنی از میان لایه اولیه به ریشه رفتن و در نتیجه به علتها نفوذ کردن است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر