هذیانگوئی یک مبتلا به کرونا.
آیا مایلید کرونا را شکست دهید؟
آیا مایلید دودولتان به اندازه دودول خر و چنان قدرتمند شود که با کوبیدن آن بر
فرق سر هر ویروس کرونائی دو شاخ دربیاورد و از خود بپرسد: "آخ، این دیگه چی بود؟"
آیا میخواهید پستانهایتان به
اندازه پستان گاو شود و آنقدر شیر تولید کند که غذای سه ماهِ یک خانوادۀ پنج نفره
را برای یک دوره قرنطینۀ شش ماهِ تأمین کند؟
نگران نباشید، شما با نوشیدن یک
قطره از شربتِ تولید شرکتِ "یونجهدارو و همدستان" به هدف خود خواهید
رسید.
با خرید یک شیشه شربتْ ماسکی به
شما هدیه داده میشود که با چراغ چشمکزن به رنگ سرخ جگری به
هر ویروس کرونا بیلاخ حواله میکند و او را از شما دور میسازد.
*
شاید یکی از کارهای مفید این
کرونایِ ناقلا لاغر کردن شکمِ آدمهای پُرخور در زمان قرنطینه باشد.
*
زن: خجالت نمیکشی، تو این اوضاع
هم دست از این سیخ و گاز پیکنیکی نمیکشی؟
مرد: فکر بد نکن، دارم سیخو داغ
میکنم که وقتی کرونا بیاد طوری داغش کنم که دیگه اینورا پیداش نشه.
*
بالاخره نمردم و دیدم که برای اولین بار هفتسینم واقعاً به دردم میخورند. هفتسین
امسالم تشکیل شده است از: ماسک، دستکش یک بار مصرف، الکل، دستمالکاغذی،
پماد ویکس، دیازپام ده، و یک گرم گُلِ گیاه شاهدانه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غلطگیری Mar 2011 را به پایان رساندم.
ــ ناتمام ــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر