سال 2020. (6)

از کرونا نباید ترس به دل راه دهم. شاید ویروس کرونا مانند بسیاری از ویروس‌های دیگرِ موجود در جهانْ همیشه در من بوده باشد، اما فقط به آن مقداری که گلبول‌های سفیدم توانسته‌اند تا حال با آن کنار آیند.
مهار کرونا در بدن، در شهر، در کشور و در جهان شدنی‌ست، اما حماقت را می‌شود آیا رام ساخت؟
می‌شود به حماقت حتی گاهی خندید، اما وقتی حماقتِ یک فرد به قیمت جان افراد زیادی تمام شود، بعد خنده طعم و رنگ خشم و غم به خود می‌گیرد.
نه باید از خدا ترسید و نه از کرونا، اما ابلهان از خدا می‌ترسند و به کرونا می‌خندند.
*
سالِ 2020 نامه‌ای به مشاورِ خدا در سازمانِ <زمان برای زمین> می‌نویسد و آن را توسط کبوتری تیزپرواز به دستش می‌رساند.
مشاور خدا با خواندن نامه وحشتزده می‌شود. متن نامه از این قرار بود:
"با سلام به جناب مشاور خدا! نامه شما را یک هفته پس از شایع شدن کرونا در کشور پهناور چین دریافت کردم. از لطف شما متشکرم و از اینکه تصمیم گرفته‌اید برای تشویقم <کارت صد آفرین> به من هدیه بدهید متشکرم. اما باید متأسفانه به شما اطلاع دهم که می‌توانید آن را بگذارید دم کوزه آبش را بخورید. اگر هرچه سریع‌تر کاری نکنید که در تمام کتب تاریخی جهان از من به عنوان شهنشاه سال‌هایِ تمام قرون نام برده شودْ بنابراین من اجباراً از شغلم استعفا خواهم داد، سپس شخصاً برای شکایت از مدیریتِ بد شما پیش خدا خواهم آمد و مردم جهان را بدون داشتن سالْ سرگردان رها خواهم ساخت."
مشاور خدا بلافاصله نامه‌ای می‌نویسد و به کبوتر می‌دهد و سفارش می‌کند به سال 2020 تأکید کند که خدای نکرده دست به بچه‌بازی نزند تا او با خداوند این موضوع را در میان بگذارد، زیرا که برای چنین کاری اجازۀ خداوند واجب است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا فراموشم نشده باید به اطلاعت برسانم که تمام 357 نوشتۀ سال 2010 غلط‌گیری شدند و امیدوارم که فرصت دست دهد و بتوانی با خواندن بعضی از آنها شادم سازی.
ــ ناتمام ــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر