کم گوی و گزیده گو چون دُر.

در نوشتن لذتیست که در انتقام نیست.

از سین به ف!
میبینی چه اوضاعی شده دوست عزیز، هر کس سخن حق بزند میگویند بیچاره دیوانه شده!

***
کسیکه میگوید "این کتاب ارزش صد بار خواندن دارد" یا "آن فیلم را باید هزار بار دید" فردیست که اولاً غلو ــ یا همان برادر دوقلوی دروغ ــ یکی از عناصر اصلی خونش گشته و دوم اینکه از آن دسته مردمیست که با تکامل فکر میانه خوبی ندارد. گرچه کراوات میزند یا چارقد به کنار میکشد، اما هنوز یکی دو انگشتر به نشانه نمیدانم چه بر انگشت دارد و اگر زن باشد کفن طواف داده شده در چمدان.

***
ای روزهدار بر روزهخوار خرده مگیر که از آداب روزهداری دیدار خود است و کشف عیوب خویش.
و رفع عیب منجر به پیدا گشتن آن نخ نامرئی میگردد که تو توسطش قادر به وصل گشتن به آنچه مایلی میگردی.
از خشونت در ماه روزه دست بشوی، و هر بار قبل از نماز در هنگام وضو به دستهایت خوب بنگر و از آب چشم ندوز، سرخی رنگ آب میتواند در این سی روز مانند قطرات اشگ چشم زلال شود و رنگ سیاه قلب سفید.
از یاد مبر برای چه و نه برای که روزه میگیری.
و بدان که نخوردن غذا و ننوشیدن آب نه تو را به خدا نزدیک و نه مرا از او دور میسازد.
و چرا و به چه حقی باید یازده ماه از سال را با گناه کردن گذراند!
و چرا نباید شش ماه روزه گرفت تا وزن گناهان کرده و ناکرده در سال با هم برابر گردند؟
و بسیاری چراهای دگر ...

***
یا شاید که باید کار را سادهتر سازیم! مثلاً باید فرد روزهگیر یک ساعت قبل از شروع این ماه خود را وزن کند، آن هم بدون لباس، لخت لخت، مانند آدم و حوا، و سپس وزن خود را با یک کلیک به ثبت برساند. و یک ساعت بعد از پایان این ماه مجدداً خود را وزن کند و  دوباره با یک کلیک وزنش را به مرکز ثبت وزن کشور ارسال نماید.
و هر کس که حداقل سه کیلو در این سی روز وزن کم نکرده باشد باید به ازاء هر سیصد گرم اضافه وزن یک شلاق بخورد. این گوی و این میدان و این هم یک مهلت سی روزه.
حال با توست که به اثبات رسانی در این یک ماه حداقل به اندازه سه کیلو به خدا نزدیک شدهای.
البته کسانیکه پس از سی روز چیزی بیشتر از پوست و استخوان بر اندامشان باقی نمانده باشد همانا از جذب شدگانند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر