مرغ یک پا.

آیا مرغ من یک پا دارد؟
بله، مرغ من یک پا دارد، یک پایِ قوی و زیبا که می‌تواند وزنِ یک فیل را هم تحمل کند و در این حال سریع‌تر از اسب بدود.
مرغ من یک پا دارد و همیشه با دیدن مرغ‌های دو پا خنده‌اش می‌گیرد و قاه قاه می‌خندد.
یک پائی بودنِ مرغم نشانۀ آشکارِ یکی بودن خداست.
مرغ یک پای من می‌تواند مانند کانگرو بجهد، مانند شترمرغ بدود و مانند مار بخزد.
بله، مرغ من یک پا دارد، آن هم چه پائی، پائی مانند یک ستون که هیچ چیز در جهان قادر به خم ساختنش نمی‌باشد.
تمام همسایه‌ها همیشه با دیدن مرغم بدون استثناء می‌گویند: به به، عجب غازی.
_________________________________
غلط‌گیری نوشته‌های ژوئن و ژوئیه 2014 انجام گشت.
داستان‌های مورد علاقه‌ام عبارتند از: <دادگاه خلق> از وادیسواف استانیسواف ریمونت. داستان <در باره استفاده از کامپیوتر> از افرائیم کیشون. سه داستان <تئاتر پنجره‌ای، سخنرانی در زیر چوبۀ دار، پلاکارد> از ایلزه آیشینگر. دو داستان <رئیس‌جمهور، قتل خرگوش> از آلفرد بروست. <گوله خردل> از ویکتور آبورتین، دو داستان <کله شق، پاول تنها> از ایوان وازوف و داستان <مبارزه> از دِتلف فون لیلینکرون.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر