در زیر درخت عرعر.


مردهپرستی از مردهپرست بودنِ خلق مینالید و برای اثبات ادعایِ زندهپرست بودنِ خویشْ نمایندهُ مردهپرستانِ زندهُ جهان را ستایش میکرد!
*
یهودا اسخریوطی بعد از خسته شدن از فکر کردن طولانی با ژستی حق به جانب با خود زمزمه میکند: نمیدانم این خروسها چه دشمنیای با من دارند که همیشه بعد از حرف زدن و قسم خوردنم سه بار قوقولی قوقو میکنند!
*
آیا دروغگو کم حافظه است؟
بعضی از مردم می‌گویند دروغگویانی را میشناسند که از حافظهُ قویای برخوردارند.
آیا دروغگویانِ خوشحافظه این شایعه را پراکندهاند یا به عبارتی ضربالمثل "دروغگو کم حافظه است" را اختراع کردهاند تا دستِ رقبایِ کم حافظهُ خود را از بازار کوتاه سازند؟
آیا افراد دروغگو با هم دشمناند یا دوستاند؟
آیا دروغگوئی را باید آموخت یا دروغ گفتن مانند نوشیدن آب راحت است؟
آیا ضربالمثل "دروغگو کم حافظه است" برابر است با 2+2 و باید آن را کورکورانه پذیرفت؟
آیا مخترع ضربالمثل "دروغگو کم حافظه است" قصد داشته به ما بگوید که دُم دروغگو بالاخره روزی در تله گیر خواهد کرد و مایل بوده به ما هشدار دهد که بهتر است راستگوئی پیشه کنیم؟ یا میخواسته دروغگویان را به تقویتِ بیوقفهُ حافظه دعوت کند تا دُم به تله ندهند؟
آیا علم بهتر است یا دروغگوئی؟ آیا دروغگو جایش در جهنم است یا در بهشت؟ آیا باید درآمد دروغگویانِ حرفهای برابر با درآمدِ دروغگویان کم حافظه باشد؟ آیا فردِ دروغگو به فرزندان خود دروغگوئی هم می‌آموزد؟  
آیا دروغگوئی مانند اعتیادِ به مواد مخدر یک بیماریست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر